بسم الله الرحمن الرحيمو صلي الله عليک يا مولاتي يا فاطمة اغيثينييَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِوَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ
فرستادن غذا از طرف خداوند براى حضرت زهرا (س) حضرت فاطمه عليهاالسلام در پيشگاه خدا آن چنان معزز بود كه بارها مورد عنايت خاص آسمانى قرار گرفته و موائد گوناگون از سوى پروردگار عالم نازل مىشد كه اينك به برخى از آنها اشاره مىكنيم: پيامبر عالى قدر اسلام به شدت گرسنه بود و ضعف و ناتوانى وى را از پاى درآورده بود، او براى پاره نانى به اتاقهاى هريك از زنانش مراجعه كرد، ولى آنان نيز طعامى نداشتند. سرانجام به خانهى دخترش فاطمه عليهاالسلام سركشيد، تا در آن خانهى اميد به مقصود رسد، ولى فاطمه عليهاالسلام و بچههايش گرسنه بودند و تكهنانى در آنجا نيز به دست نيامد.
ابن مسعود نقل مىكند كه، ديدم على بن ابىطالب عليهالسلام را كه مشغول نماز است و در ركوع و سجودش مىگويد: «اللهم بحق محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم عبدك، اغفر للخاطئين من شيعتى»پروردگارا، به حق بندهى مقربت محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم خطاكاران از شيعيان مرا ببخش.از نزد او خارج شدم و به محضر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم شرفياب شدم. ايشان را در حال نماز يافتم. ديدم كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم در نماز خود مىگويد:«اللهم بحق على عليهالسلام عبدك اغفر للخاطئين من امتى»خداوندا، خطاكاران از امت مرا، بحق على عليهالسلام بندهى مقربت ببخش.
اذا اشتقت الى الجنة قبلت نحر فاطمة:هنگامى كه شوق بهشت در دلم پيدا مىشود گلوى فاطمه را مىبوسم!همه مورخان و ارباب حديث نوشتهاند كه پيامبر(ص) نسبت به دخترش فاطمه(س) علاقه عجيبى داشت.بديهى است علاقه پيامبر تنها به خاطر رابطه پدرى و فرزندى نبود، هر چند اين عاطفه در وجود پيامبر(ص) موج مىزد، اما تعبيرات و سخنانى كه پيامبر(ص) به هنگام اظهار علاقه نسبت به دخترش فاطمه(س) بيان مىكرد، نشان مىداد كه در اينجا معيارهاى ديگرى مطرح است. و:اين محبت از محبتها جدا استحب محبوب خدا، حب خدا است
«بسم الله الرحمن الرحيم. انا اعطيناك الكوثر، فصل لربك وانحر. ان شانئك هو الابتر»معنويت قدسى فاطمه(س) در قرآن كريم، جلوهاى تام يافته. جمال معنوى و اوج پاكى و عصمتش، در آيه تطهير، (1) درخشش انسان كامل را متجلى ساخت، آيه مباهله (2) شاهدى بر شكوهمندى و قدر و جلالتش شد.و سوره «هل اتى» (3) جلوهاى از مروت و ايثار فاطمه(س) را همراه با عارفانهترين زمزمه هستى - «على حبه» - تجسمى زيبا بخشيد.اين جويبارهاى فضيلتبه هم پيوند خورد و در سوره «كوثر» مجموعهاى دلانگيز از زيباييها و اصالتها را رقم زد و آن را به عنوان، هديهاى الهى، تقديم رسول خاتم(ص) كرد، زيرا فاطمه(س) يكى از مظاهر فيض مداوم و جريان پر بركتحركت محمدى است كه استمرار آن را با ذريه خويش تضمين كرد.در اين راستا نگاهى به سوره كوثر داريم:الف: جلوههاى اعجاز در سوره كوثر; آنان كه اهل ذوق و ادب و آشناى با آهنگ كلمات هستند و معانى زيبا و معارف بلند را درك مىكنند سورههاى قرآن را آنچنان پرجاذبه و دلربا احساس مىكنند كه خضوع و فروتنى خويش را در مقابل اين اعجاز بزرگ اعلام داشته و اسلام را به عنوان دين و برنامه زندگى خويش برمىگزينند.
زمخشرى در كشاف هنگام ذكر ماجراى زكريا و مريم عليهماالسلام نقل كرده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در هنگام قحط سالى، به گرسنگى مبتلا شد. حضرت فاطمه عليهاالسلام دو قرص نان و پارهاى گوشت براى آن حضرت، تحفه برد و وى را بر خود مقدم داشت. امّا آن حضرت طبق را به خود فاطمه بازپس داد و فرمود: آن را بگير. آنگاه روپوش روى طبق را برگرفت. طبق پر از گوشت و نان بود. فاطمه با ديدن اين صحنه شگفتزده شد و پى برد كه اين نان و گوشت از جانب خداوند فرستاده شده است. پيامبر به فاطمه فرمود: اين نان و گوشت از كجا آمده است؟ فاطمه پاسخ داد: از سوى خدا كه او هر كه را خواهد بىحساب، روزى دهد. پيامبر فرمود: سپاس خدايى را كه تو را مانند بانوى زنان بنىاسرائيل قرار داد. سپس آن حضرت، على بنابىطالب و حسن و حسين و اهلبيتش را جمع كرد و همگى از آن غذا خوردند و سير شدند. امّا از غذا، هيچ كاسته نشده بود و فاطمه باقيمانده غذا را به همسايگان خويش بخشيد.ترمذى در صحيح از صبيح غلام اُمّ سلمه و زيد بن ارقم نقل كرده است كه گفتند: پيامبر صلى الله عليه و آله به على و فاطمه و حسن و حسين فرمود: "من با دشمن شما دشمن و با دوستان شما دوست هستم."
زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آيينه پاکي است. زهرا زلال کوثر است. اي هميشه جاري! اي بهار کوتاه! اي ترنم باران وحي! در شکوه مقام تو حيرانم که معنويت رشتههاي چادرت دست نياز ميآويزد و معرفت به غبار آستان خانهات بوسه ميزند. برهوت اين دنياي خاکي شايان ميزباني چشمه سار هميشه جاري تو را نداشت. تو که در آيينه زخمها و داغها و در هجران پدر غريبانه زيستي و در وداع شبانهات با پهلويي شکسته، خانه گلين را به اميد آغوش بهشتي پدر ترک گفتي...وجود مبارك حضرت فاطمه عليهاالسلام تنها يك تفكر يا تصور يك حقيقت حيات بخش نيست. بلكه تجسمي عيني و زنده از بركت خداوند بر انسان است. اگر تا قبل از حضور ايشان در عالم خاكي انسان معناگرا مجبور بود گوشههايي از نعمت يك زن مقدس را در اسطورهها، الههها و افسانهها جستجو كند يا متوسل به پاكدامني حضرت مريم(ع) يا خردمندي آسيه و وفاداري سارا بشود، بعد از تجسم خاكي و عيني ايشان براي انسان كمالگرا يك الگوي زنده و جاويد پديد آمد و آن شخصيتي والا به نام «فاطمه» دختر رسول اكرم بود.
روز اول : شيخ كاظم بغدادى معروف به ازرى مداح اهل بيت اديبى كامل و شاعرى فاضل و صاحب قصيده هائيه كه قريب به هزار بيت است كه صاحب جواهر اجر و ثواب اخروى آنرا بر اجر جواهر ترجيح مى داد و آرزو مى كرد كاش ثواب قصيده در نامه عمل او و ثواب جواهر در نامه عمل ازرى ثبت شود.در سال 1211 قمرى در حدود 80 سالگى در كاظمين وفات كرد و در سرابى كه معروف به قبر مرحوم سيد مرتضى است دفن گرديد.روز پنجم :ولادت عقيلة العرب زينب كبرى 5 ق كه مادرش حضرت زهراء و شوهرش عبدالله بن جعفر پسر عمّ خويش بود و از او فرزندانى آورد به نامهاى محمّد و عون كه در كربلا شهيد شدند و بعضى نوشته اند مادر محمد خوصا نام داشت واز حضرت زينب نبود و جناب زينب سوّمين فرزند فاطمه زهراء مى باشد و ما زندگى اين خاتون را در كتاب انصار الحسين نوشته ايم .1- آفتاب بر حضرت يوشع پيغمبر (عليه السلام) برگشت .يوشع وصى و خواهرزاده حضرت موسى و چهل و دو سال در خدمت حضرت موسى بود و صد ساله بود كه كليم اللّه رحلت نمود و 27 سال به امر نبوت پرداخت و سپس از دار فانى بدار باقى شتافت و مدت عمر آن حضرت 127 سال بود.